شکروثناحضرت خالق راکه نوع انسان نعمت دادوصلوات نثارروضه صاحبدولتی
که زبان بلحکمه اناافصح برگشاد...بعدذالک...حال ازبهرارشادفرزندان این مختصر به تحریر رسانیدم.
امیدکه مبتدی ازحفظ این سواد حظی وافر آید.
الخواب = عیش بینوایان الدعای خیر = احسان ارزان التندرستی = دلیل عفت
الامید= کشکول فقرا الشبنم = اشک چشم شب الچشم = دروازه دل النادر= زن معقول گو القسم =شاه دروغ قابض الروح=دوست سخن نافهم
الفراغه=مرگ زن الربا=محمل قرض الباقی= رضای الهی
الروسیاه=قرض دار الزمستان= آب بینی الفاتحه=آلت گدائی
الکتابت=راهنمای فلاکت بسم الله=اگرسیری مخور الغلام باوفا=رازداربی بی
البوسه=وکیل وصی دل التوبه=پشتیبان گمراهان الطبیب=پیک اجل
البیمار=تخته مشق طبیب الانشاالله=روزمره دروغگویان المفلس=فی امان الله
العشق=کاربیکاران الطالب علم=گرسنه ازلی الکمیاب=خادم اراده فهم
المونث السماعی=مردی که گوش به سخن زن دهد
الخانه خراب= آنکه زن خوش طبع درخانه دارد
المجرد=آنکه به ریش دنیابخندد
افبای الا ربکما تکذبان= ترجیع بندالهی
الاینه = ریشخندی روبرو
دیشب دوستی زنگ زد وگفت یکی از کانالهای ماهواره ای فیلم ضدایرانی سیصد رابا پیش تبلیغات زیاد
پخش میکند.یادماجرای سال گذشته برسرآن فیلم افتادم واینکه جدا ماایرانی گاهی حافظه تاریخی خوبی نداریم
در بدوامر هنرمندان ومتولیان فرهنگ وهنر وتاریخ مملکت شروع کردند به بحث ووگفتگوومیزگرد وبیانیه دادن
آنگاه صحبت براین شدکه چراما با داشتن این همه هنرمند وپیشینه وسوژه واصالت تاریخی جوابشان را در عالم
سیمنا ندهیم .این در حالی است که ما ایرانی ها خودمان بیشتر با تاریخ مملکتمان آشنا هستیم .پس احتیاجی به این
همه مقاله وکنفرانس واثبات اصالت تمدن پرگهرمان نداریم. چکار کرده ایم با آن طرف مرزهایمان .
خودمان میدانیم کی وچگونه بوده ایم چقدر توانستیم درعمل به آنها بفهمانیم آنچه می سازید دروغ وتحریف تاریخ است.ماجرای چند سال قبل فیلم - بدون دخترم هرگز- یادتان هست چند سال از ان ماجرا میگذرد؟ توانستیم یاخواستیم مقابله به مثل کنیم.بدتر آنقدر ناآگاهانه برسر آن دادوهوار بپا کردیم که عالم وآدم کنجکاووتحریک شدند
که جریان چیست ایرانی ها اینهمه حساس شده اند ورفتند فیلم را دیدند.نتیجه معکوس وفروش فیلم بالارفت وبهترین تبلیغ برای آن شد.
ازدروغ سازی وجعل تاریخ شروع کردند حرکت محکمی از ما ندیدندگروهی دیگر هم مدعی مولوی ورودکی وبوعلی و....شدند. اگرنبود اصالت وزبان پارسی شاهکار شاهنامه فردوسی با رستم وسهراب واسفندیارورودابه وسودابه شاید این بار پاکستانی ها مدعی آن بزرگوار بودندکه سیستان گفته شده در شاهنامه در اقلیم ماست!
در سال مولوی چقدر هم پای ترک هاجلو آمدیم .جالب ترهم ادعای اعراب برگروه دیگری از اندیشمندان ودانشمندان مااست چرا که زبان نگارش وکتابت آن ایرانی تباران عربی بوده .باز جای شکرش باقی می ماند که
آرامگاه حافظ وسعدی وخواجو در قلب نقشه ایران میباشد والا چه می شدشاید حافظ پیش بینی میکرده که سروده
-خوشا شیرازو...-وشیرازی کازرونی بودنش اثبات گردیده.
وکلام آخر جدا گاهی انسانهای حراف وتوجیه گران خوبی هستیم